سرخوش صدای ماندگار در روزگار ما است. با صدای گیرا و دلنواز سرخوش قصهها و غصههای ما ساخته شده و میشود. او گاهی ما را لب چشمه برده و ترکیب زیبای از طبعیت و انسان خلق کرده که تصور آن هیجان آفرین بوده است. سرخوش به بهترین شکل ممکن برابری را در قالب آهنگ فریاد شده است؛ بیا زنجیر از پایم رها کن/ چه میبینی که از من میهراسی. از سوی هم زیباییها و دردهای کابل و افغانستان رنجور را با آفرینش ملودی سرخوش بهتر میتوان شناخت. با آواز دلنواز سرخوش به دریا، به معنا و به رویا میتوان سفر کرد و لذت برد. سرخوش خالق یادآور زندگی دردمند و خسته ما است. او بازتاب دهنده گذشته، حال و آینده ما بوده است. سرخوش برای ما از بیدل تا صوفی اشقری تا سعیدی در شعر و از شیرین تا گلثوم در بازتاب درد جامعه، پیوند شده است. سرخوش با گفتار، نوشتار و ملودیهایش عسل بر زبان و ادبیات فارسی میریزد. پژواک نوای سرخوش تا دیر زمانی به ذهن نوازش و مفهوم میدهد. ما هم خوشبختم که در عصر و زمانه سرخوش زندگی میکنم و روی روشن زندگی را با ترانههای او میبینیم و میچشیم.
دیدار مشرقی